قطره قطره اشك كه مي شوي
سرازير مي شوم به عمق غم نبودنت
سيل عظيمي است ، نگاه مغرور تو
سيل عظيمي كه مهاجرش شده ام
دلم را كه به پايت زنجير كرده ام
يا يك سكوت ، از پاي مي افتد
قطره قطره تبسم هم كه باشيم
برايت طوفاني از عشق خواهم شد
من به اضافه تو = مي شويم سكوتي به بزرگي معناي ما
برايت يك قصيده خواهم شد
با معنايي فراتر از يك تاريخ
تاريخي كه تكرار نخواهد شد . . . .